تالیف کتاب برای دانشآموز معلول جریانی فراتر از سازمان آموزش و پرورش استثنایی است
معاون آموزشی، پرورشی و تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش استثنایی معتقد است: «آموزش و پرورش استثنایی کشور به تنهایی نمیتواند همه نیازهای دانشآموزان استثنایی را مرتفع کند چون ابعاد مختلفی دارد و دانشآموزان نیازهای آموزشی مختلف دارند.»
به گزارش معاونت آموزشی، پرورشی و تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور؛ ایران یکی از 40 کشوری است که قانون جامع حمایت از معلولان را دارد و معلولان نیز همانند سایر شهروندان باید از حقوق برابر برخوردار باشند. یکی از این حقوق، حق دسترسی به کتاب، کتابخانه و مطالعه است که در این میان ناشنوایان و نابینایان با چالشهایی مواجه هستند. نابینایان از کمبود کتابهای «بریل» گلهمند هستند و برخی ناشنوایان نیز نمیتوانند تمامی مفاهیم یک کتاب را درک کنند؛ اینجاست که ضرورت «مناسبسازی» برای معلولان به ویژه ناشنوایان احساس میشود.
اسماعیل برقی، معاون آموزشی، پرورشی و تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در گفتوگو با ایبنا میگوید: «زمانی که از عدالت تربیتی صحبت می کنیم یعنی هر فرد متناسب با ظرفیتی که دارد بتواند رشد کند.»
دانشآموزان استثنایی و محتوای درسی آنها چطور دستهبندی میشود؟
سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور هفت گروه معلولیت را تحت پوشش داد کودکان کمتوان ذهنی، با آسیب شنوایی، با آسیب بینایی، اختلالات رفتاری و هیجانی، اختلال یادگیری، معلولان جسمی و حرکتی و افراد چند معلولیتی. تولید محتوا ازجمله خدمات سازمان به این دانشآموزان است. کودکان استثنایی از نظر محتوای آموزشی در دو گروه دانشآموزان استثنایی با هوشبهر عادی و کمتوان ذهنی تقسیم میشوند. محتوای دو گروه معلولان دارای هوشبهر عادی و کمتوان ذهنی متفاوت است؛ برای گروه نخست که از نظام آموزش عادی استفاده می کنند، مناسبسازی و برای گروه دوم، محتوای خاص تدوین میشود. مناسبسازی برای دانشآموزان معلول با هوشبهر عادی نیز در سه سطح انجام میشود؛ انطباق، تعدیل و بسط.
بهعنوان مثال در سطح «انطباق» کتابها را برای دانشآموزان نابینا و کمبینا به بریل تبدیل یا فونت و اندازه شکلها را تغییر میدهیم. در سطح تعدیل نیز محتوا را متناسب با توانایی دانشآموزان قرار میدهیم؛ مثلا در گروه ناشنوایان ممکن است درسی را حذف کنیم. در سطح «بسط» نیز ممکن است برای یک گروه یک درس یا کتاب خاص اضافه کنیم. گاهی ممکن است ابزاری نیاز به مناسبسازی داشته باشد؛ ممکن است معلول جسمی و حرکتی نتواند قلم به دست بگیرد و ما آن را به گونهای تنظیم میکنیم که بتواند بنویسد. گروه دیگر، دانشآموزان کمتوان ذهنی هستند که از محتوای عادی نمیتوانند استفاده کنند و کتابهای خاص و متناسب با میزان توانایی آنها تألیف میشود. این دانش آموزان تا کلاس دوازدهم نیز ادامه میدهند، اما نظام آموزشی و مقررات آنها متفاوت است؛ مثلا کلاس اول برای این دانش آموزان به سه قسمت تقسیم میشود، و مردود نمیشوند و تا هر مقطعی توانستند ادامه میدهند.
دانشآموزان کم توان ذهنی حدود 72 درصد دانشآموزان استثنایی را تشکیل میدهند و نظام آموزشی خاص خود را دارند؛ مثلا متوسطه اول برای آنها بهعنوان پیشحرفهای و متوسطه دوم، شامل کار و دانش است. این کلیت کار نظام آموزش و پرورش استثنایی کشور است.
دانشآموزان استثنایی معمولا باید از چه سنی آموزش و مهارت خواندن را آغاز کنند؟
ظرایف و پیچیدگیهای خاصی در آموزش و پرورش استثنایی وجود دارد. معتقدیم تفاوتهای فردی زیادی میان انسانها وجود دارد و این تفاوتهای فردی در کودکان استثنایی بارزتر است؛ تاکید بر آموزش انفرادی این کودکان است. چون معتقدیم هرکدام نظام آموزشی خاص خود را نیاز دارند. کودکان استثنایی را به دانه های «برف» تشبیه می کنند چون هیچ دو دانه برفی، شبیه هم نیست، برای همین، نیازهای هرکدام خاص است. در آموزش و پرورش استثنایی اصطلاحاتی داریم که باید به آن توجه کرد. اولین مورد از آنها «تشخیص دقیق» است؛ چون اگر وضعیت دانشآموز درست تشخیص داده نشود، جایدهی آموزشی آن نیز درست انجام نمیشود. اصطلاح دیگر «مداخله بههنگام» است؛ یعنی هر دانشآموز استثنایی در هر سنی که مراجعه کند، او را پذیرش میکنیم. مداخله بهنگام مجموعه اقداماتی است که از بدو تولد تا سنین مدرسه برای این افراد و خانواده آنها میتوان انجام داد. آموزش دانشآموزان استثنایی دارای سیستم نظاممند و منسجمی است که باید چندجانبه باشد. تاکید بیشتر بر آموزش «مهارتهای فردی و مهارت های زندگی» است و می توان گفت آموزش دانش پایه در اولویت بوده و در مراحل بعد «مهارتهای حرفهای» مورد نظر است. نگاه این است که در آینده این کودکان بتوانند به شغلی مشغول شوند؛ همچنین «توانبخشی» نیز جزیی از آموزش و پرورش استثنایی است. بنابراین آموزش خواندن برای هر دانش آموزان متناسب با ویژگی های او آغاز می شود.
برای معلولان از واژه «مناسبسازی» استفاده میکنیم درحالی که گاهی درباره کتاب ناشنوایان اینگونه نیست، باید واژهها تغییر کند و تبدیل به کلمات سادهتر شود؛ پس آیا میتوانیم از عبارت «سادهسازی» استفاده کنیم؟
الزاما سادهسازی نیست. گاهی کتابی اضافه به این دانشآموزان داده میشود که سادهسازی نیست. در واقع تاکید بر سادهسازی نیست؛ چراکه دانشآموز ناشنوا قرار است با دانشآموز عادی رقابت کند. سالانه حدود 400 نفر از دانشآموزان با همان سطح از دانش دانش آموزان عادی در دانشگاه پذیرش میشوند. این دانشآموزان باید در همان حد دانشآموز عادی دانش داشته باشد تا بتواند با او رقابت کند و به تحصیل خود در دانشگاه ادامه دهد؛ اما چون دچار آسیب است به آنها کمک میکنیم و متناسب با آسیب او، کار آموزش را انجام میدهیم. اگر کتاب را ساده کنیم دیگر نمیتواند با دانشآموز عادی رقابت کند. تاکید بر مناسبسازی براساس تواناییهای دانشآموزان داریم؛ مثلا برای کودکان نابینا کتاب را بریل و صوتی و برای کودکان کمبینا به درشتخط تبدیل میکنیم یا تجهیزات و نرمافزارهای خاصی در اختیار آنها قرار میدهیم.
برای افراد نابینا که معمولا در جهتیابی مشکل دارند، درسی بهعنوان جهتیابی و حرکت در نظر گرفته میشود ؛ بنابراین برای همه گروه های استثنایی بیشتر مناسبسازی انجام میشود تا سادهسازی.
گاهی بچههای ناشنوا درکی از کلماتی که در یک کتاب آمده ندارند تا بتوانند همانند بچههای عادی از خواندن یک کتاب لذت ببرند. این مناسبسازیها در کتابهای ناشنوایان به خصوص کتابهای درسی ناشنوایان چگونه اتفاق میافتد؟
کودکان استثنایی طیف وسیعی هستند. درجه معلولیت براساس طیف است و در همه اختلالات و همه معلولیتها از خفیف تا شدید و عمیق داریم؛ بنابراین با توجه به محدودیت، ممکن است فردی در یک زمینه درسی دچار مشکل شود. این، درباره کودکان عادی نیز صدق میکند. اگر دانشآموز عادی نتواند کتابی را بخواند نمیتوانیم بگوییم همه کودکان در خواندن مشکل دارند. ممکن است در آموزشها دچار مشکل باشد. میگوییم کسی اختلال یادگیری خاص دارد که دارای هوشبهر متوسط و بالاتر است، آموزشهایش هم درست انجام شده اما ممکن است در یک یا چند درس دچار مشکل باشد.
بخشی از مشکلات یادگیری دانشآموزان عادی و استثنایی ممکن است به روشهای آموزشی معلم برگردد که خوب نتوانسته آن مفهوم را منتقل کند؛ بهطور کلی در بحث ناشنوایان در مقطع ابتدایی 41 عنوان کتاب داریم. 38 عنوان از این تعداد را با مفاهیم انطباق، تعدیل و بسط، مناسبسازی میکنیم. در مقطع متوسطه اول برای کودکان با آسیبشنوایی که 41 عنوان درس دارند، 15 عنوان درسی را مناسبسازی میکنیم. در مقطع متوسطه دوم، 22 عنوان کتاب مشترک داریم که 14 کتاب مناسبسازی میشود. ممکن است این مناسبسازیها تصویری باشد و گاهی هم محتوایی است که به همراه کتابهای راهنمای معلم، هر سال بهروز میشوند. حتی برای والدین هم کتاب راهنما تنظیم میکنیم مثل «شیوههای ارتباط با دانشآموزان ناشنوا» که دو جلد آن چاپ شده و جلد سوم آن به زودی توزیع میشود.
کتابهای درسی نابینایان و ناشنوایان چگونه تدوین میشود؟
در آموزش و پرورش استثنایی 194 عنوان کتاب را به بریل تبدیل میکنیم که در مجموع 279 جلد است؛ سالانه حدود 28 هزار جلد کتاب بریل برای کودکان در چاپخانه سازمان تولید میشود. معمولا از آذرماه چاپ کتابهای تحصیلی سال آینده این دانشآموزان متناسب با محتوای کتابهای دانشآموزان عادی شروع میشود. هر تغییری در کتابهای دانش آموزان عادی اعمال شود در کتابهای بریل هم صورت میگیرد.
دانشآموزان ناشنوا نیز همان کتابهای کودکان عادی را میخوانند و یکسری مناسبسازی برای آنها صورت میگیرد. در کنار این کتابها، کتابهای راهنمای معلم نیز چاپ میشود. معلمهای حوزه استثنایی متخصص هستند و مدعی هستیم که سطح دانش همکاران، در آموزش و پرورش استثنایی بالاتر از مدارس عادی است. این معلمان مدرک تحصیلی بالاتری دارند و متخصص هستند. با این حال کتابهای راهنما را در اختیارشان قرار میدهیم. این کتابها روی پایگاه اطلاع رسانی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی بارگذاری شده که راهنمای معلم هم دارند. کتابها را در ابتدا نیازسنجی میکنیم که کدام یک، نیاز به تغییرات و مناسبسازی دارد، بعد از تألیف، اعتبار بخشی نیز میکنیم و چند متخصص و معلم آن را بازنگری میکنند و در نهایت توزیع میشود.
بازنگری کتابها چند وقت یک بار انجام میشود؟
گاهی نیاز است متناسب با دانش آموزان عادی کتابی تغییر کند و ممکن است کتابی چند سال هم تغییر نکند. همسو با فعالیتهایی که سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برای دانش آموزان عادی انجام میدهد، این مناسبسازی را انجام میدهیم و گاهی هم برای دانشآموزان کمتوان ذهنی این مناسبسازی انجام میشود. همیشه هم باید ارتباط طولی و عرضی بین محتواهای موجود وجود داشته باشد، یعنی کتابهای یک موضوع درسی که در ابتدایی خوانده میشود باید محتوای آن در متوسطه اول ادامه داشته باشد و بین محتوای کتاب های یک سال تحصیلی نیز هماهنگی وجود داشته باشد.
تألیف این کتابها چگونه است؟ نحوه تعاملتان با متخصصان خارج از مجموعه آموزش و پرورش استثنایی چگونه است؟
تألیف کتاب و محتوا،کاری چند تخصصی است. هر گروه کارشناسی با استفاده از دانش و تجربه افراد متخصص، این کار را انجام میدهد. کارگروهی برای تألیف یا مناسبسازی یک کتاب در نظر گرفته میشود و در آن کارگروه با متخصصان مختلف اعم از معلم روانشناس گرفته تا معلم متخصص موضوعی درس مربوطه، تا برنامه ریزی درسی و آموزشی و مددکار و جامعهشناس و... تشکیل و محتوایی تدوین میشود. سالانه حدود 400 نفر در این فعالیت با سازمان همکاری میکنند و از تخصص افراد مختلف از جمله از تخصص استادان دانشگاهی و انجمنهای مردم نهاد که در این حوزه فعالیت میکنند، استفاده میکنیم. کسی نمیتواند مدعی شود که خودش به تنهایی بتواند کتاب درسی تألیف کند. کتابهای درسی حتما چندتخصصی است و باید کارگروه تخصصی آن تشکیل شود. از طرفی دیگر رویکرد، جذب مشارکت است. معتقدیم آموزش و پرورش استثنایی کشور به تنهایی نمیتواند همه نیازهای دانشآموزان استثنایی را مرتفع کند چون ابعاد مختلفی دارد و دانشآموزان نیازهای آموزشی مختلف دارند. حتی سراغ ارگانهایی رفتیم که ممکن است مسئولیت مستقیم نداشته باشند؛ اما مسئولیت اجتماعی دارند؛ با انجمنهای مختلف نیز تعاملاتی داریم و با هر نهادی که در قبال معلولان وظیفهای داشته باشد، وارد مذاکره شدهایم چون معتقدیم که وقتی نهادها با هم همکاری کنند، همافزایی ایجاد میشود.
تهیه درسافزارها چگونه است؟ آیا به همه پایهها تعلق میگیرد؟
درسافزار، نرمافزاری است که در آن تعامل وجود دارد. وقتی دانشآموز با آن کار میکند، بازخورد میگیرد. این درسافزارها با توجه به نیازی که دانشآموز دارد تهیه میشود، از مقطع پیشدبستانی تا متوسطه از این درسافزارها در کنار کتابهای درسی استفاده می کنیم. اگر همکاران به این نتیجه برسند که یکی از درسها نیاز به درسافزار دارد حتما برای آن تهیه میشود. برای آن برنامهریزی میکنیم و محدودیتی وجود ندارد. هر درسافزار گروه هدف خاص خود را دارد و با ویژگیهای خاص متناسب با نیاز دانش آموزان تولید میشود. گاهی دانش آموزان نیاز به کار بیشتر دارند و این درسافزارها برای تقویت آموزش های کلاسی، بسیار کمککننده است.
آیا از طرف نهادها و انجمنها هم تعاملی بهویژه درباره چاپ کتابهای غیردرسی وجود دارد؟
علاوه بر کتابهای درسی، کتابهای کمک آموزشی هم تألیف میکنیم و این کار را با نهادهای مختلفی مثل حوزه علمیه قم انجام دادیم و کتابهای آموزش نماز برای ناشنوایان تألیف شده است. این درخواست از سمت حوزه علمیه بود، استقبال کردیم، کتاب مورد نظر چاپ و منتشر شد و ما هم آن را در مدارس ناشنوایان توزیع کردیم. اینگونه همکاریها دوجانبه است، گاهی آنها از تجربه سازمان استفاده میکنند و گاهی سازمان به سمت نهادی می رود که بتواند در تألیف کتابهای مورد نیاز دانشآموزان معلول کمک کند. این همکاری در تألیف کتابهای درسی، غیردرسی و کمکآموزشی دانشآموزان استثنایی وجود دارد.
کتاب غیردرسی که برای دانشآموزان ناشنوا مناسبسازی شده باشد کم است. ناشنوایان این کتابها را از کجا میتوانند تهیه کنند؟شاید بتوانند از طریق انجمن های خود پیگیری کنند، اما مشارکت آموزش و پرورش استثنایی کشور در این زمینه چگونه است؟
با «کانون پرورش فکری کودکان نوجوانان» و تفاهمنامهای داریم که بخشهایی از کتابخانههای خود را به کودکان استثنایی اختصاص دهند. بچههای ناشنوا میتوانند از کتابهای عادی استفاده کنند و باید کمی توانمندی و مهارتهای خواندن خود را بالا ببرند و از کتابهای عادی هم استفاده کنند. بیشتر مشکلات در بحث کتاب، مربوط به افراد نابینا است چون کتاب بریل بسیار کم است؛ بنابراین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تعدادی از کتابهای خود را به بریل تبدیل کرده و در کتابخانههای این مجموعه قرار داده است؛ همچنین در نظر داریم کتابخانه صوتی برای کودکان نابینا ایجاد کنیم. البته پیش از این چنین کتابخانهای در خراسان رضوی ایجاد شده و در نظر داریم این کتابخانه را روی پایگاه اطلاع رسانی سازمان قرار دهیم تا دانش آموزان نابینای سراسر کشور بتوانند از آن استفاده کنند. همچنین با بخشهای مختلف مانند نهاد کتابخانهها رایزنی کردهایم، با کتابخانه حسینیه ارشاد هماهنگ کردیم که بخشی از کتابهای صوتی خود را روی سایت قرار دهند.
آیا با همه این تفاسیر، یک دانشآموز ناشنوا بهعنوان یک معلول میتواند این بهانه را بیاورد که چون کتاب مناسبسازی شده وجود نداشت، به مطالعه علاقهمند نشدم؟
اگر چنین بهانهای بیاورد، کوتاهی از خودش بوده یا از سوی سیستم آموزشی در یک مدرسه یا محل خاص. به این خاطر میگوییم «بهانه» چون همزمان با ایشان، تعدادی از همکلاسیهایش در کنکور قبول میشوند. جزوهای به نام «پیام توانایی» داریم که آن را روی پایگاه اطلاع رسانی قرار دادهایم که در آن هر ساله نام دانشآموزان استثنایی را که در دانشگاه پذیرفته میشوند به همراه جزئیات رشته قبولی آورده می شود.
یعنی میتوانیم بگوییم در این سیستم آموزشی، دانش یک دانشآموز 18 ساله ناشنوا که در کنکور شرکت میکند با دانشآموز عادی در همان مقطع برابری میکند؟
بله؛ چراکه شاهد رقابت این دانشآموزان با دانش آموزان عادی هستیم. حتی دانشگاه آزاد، دانشگاهی مخصوص ناشنوایان با عنوان «دانشگاه فرشتگان» تأسیس کرده که می توانند در این دانشگاه ادامه تحصیل دهند دانش آموزان عزیز ناشنوا ویژگیهای خاصی دارند؛ افتخار میکنیم که بسیاری از دانش آموزان ناشنوا گرافیستهای بسیار خوبی هستند و یا بچههای نابینا در حوزههای پرورشی میدرخشند. سال گذشته تیم فوتبال ناشنوایان مقام اول را کسب کرد که همه آنها دانشآموزان استثنایی بودند؛ بنابراین صرفا بحث ادامه تحصیل نیست، بحث پرورش تواناییهای این افراد نیز مطرح است و همه این مسائل نشان می دهد که این عزیزان هم می توانند پیشرفت خوبی داشته باشند.
نابینایان از کمبود کتابهای بریل گلهمند هستند و این به دلیل گران بودن دستگاهها و تجهیزات چاپ بریل است که به صورت محدود در چند استان کشور وجود دارد. در این خصوص آموزش و پرورش استثنایی چه کمکهایی میتواند انجام دهد؟
چند دستگاه در سازمان داریم که انتشار کتابهای درسی بریل توسط این دستگاهها انجام میشود و طی یکسال 28 هزار جلد کتاب منتشر می شود. در کنار آن برای چاپ کتابهای بریل از ظرفیت جاهای دیگر نیز استفاده میکنیم؛ مثلا معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که میتواند برای دانش آموزان نابینا کتابی را به بریل تبدیل کند. بنیاد رودکی یکی از مجموعههایی است که برای نابینایان کتاب بریل تولید میکند؛ همچنین از طریق انجمنهای نابینایان در برخی از استانها مانند اصفهان ظرفیت هایی ایجاد شده که کتاب بریل تولید میکنند. کتابهای غیردرسی توسط بخشهای مختلف تولید میشود و به این سمت پیش میرویم که کانونهای پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبدیل به کانونهای فراگیر شود و برای کودکان با معلولیتهای مختلف در کتابخانههای کانون یا کتابخانههای عمومی کتاب وجود داشته باشد. همچنین در نظر داریم که کتابخانه صوتی داشته باشیم. تعداد زیادی کتاب صوتی در دسترس نابینایان است و میخواهیم همه اینها را متمرکز کنیم و روی سایت سازمان قرار دهیم تا همه نابینایان کشور بتوانند استفاده کنند.
کتابخانههای عمومی برای داشتن کتابهای صوتی چگونه با شما میتوانند تعامل داشته باشند؟
با نهاد کتابخانههای عمومی برای داشتن تفاهمنامه و برنامه های مشترک وارد رایزنی شدهایم که فعلا در مرحله مقدماتی است؛ کتابخانههای عمومی فرصت خوبی برای این کار است؛ چراکه حدود 4 هزار کتابخانه عمومی در سطح کشور داریم که تعدادی از آنها درجه یک هستند و امیدواریم حداقل در مراکز درجه یک، بتوانیم بخشی را برای نابینایان در نظر بگیریم. اکنون بسیاری از کتابخانههای عمومی بخشی برای کتابهای صوتی دارند. ممکن است محدودیتهایی در جامعه وجود داشته باشد اما تصور من این است که وضعیت تقریبا مطلوبی برای افراد استثنایی در کشور وجود دارد و اگر کسی مایل باشد میتواند از این ظرفیتها استفاده کند. کشور ایران جزو 40 کشوری است که قانون جامع حمایت از معلولان را دارد و همه دستگاهها موظف هستند مناسبسازیهای لازم، اعم از در دسترس بودن امکانات و کتاب را برای معلولان انجام دهند. همچنین ستاد مناسبسازی در وزارت کشور تشکیل شده و وزیر کشور رئیس این ستاد است، همه دستگاهها در این ستاد عضو هستند، گزارش عملکرد میدهند تا این مناسبسازیها به بهترین شکل صورت بگیرد و فرصت برابر برای این عزیزان نیز ایجاد شود. زمانی که از عدالت تربیتی صحبت می کنیم یعنی هر فرد متناسب با ظرفیتی که دارد بتواند رشد کند. بنابراین امیدوارم که همه دستگاهها و نهادها با توجه به مسوولیتی که در قبال عزیزان معلول و دانش آموزان استثنایی دارند وظایف خود را به نحو مطلوبی به انجام رسانند و ما شاهد تحقق ایجاد فرصت های برابر و عدالت تربیتی باشیم.
نظر دهید