همپای معلمی که تکتک دانشآموزان استثناییاش را از "چادر" به "مدرسه" میبرد
معراج جهانگیری، معلم دانشآموزان استثنایی و عشایری منطقه آرپناه دو سالی میشود که علاوه بر تدریس دانشآموزان عشایری آرپناه، تدریس دانشآموزان استثنایی منطقه را هم برعهده گرفته است.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان آموزش و پرورش استثنایی، آرپناه، منطقهای گردشگری و خوش آب و هوا و کوهستانی در شهرستان لالی خوزستان است که هر ساله شاهد حضور تعداد زیادی گردشگر است که در تعطیلات و پایان هفته برای تفریح به این منطقه سفر میکنند؛ اما آقای جهانگیری معلم ۲۴ سالهای است که هر روز مسیر صعبالعبور و کوهستانی آرپناه را نه برای گردشگری، بلکه برای رسیدن به مدرسه و ریشهکن کردن بیسوادی در مناطق عشایری طی میکند. نه گرما، نه سرما و نه حتی کرونا کار او را متوقف نکرده است.
این معلم جوان دو سالی میشود که علاوه بر تدریس دانشآموزان عشایری آرپناه، تدریس دانشآموزان استثنایی منطقه را هم برعهده گرفته است.
آقای جهانگیری در فصلهای سرد و گرم سال روزانه سه ساعت مسیر رفت و برگشت بین مدرسه و محل سکونت را طی میکند و به گفته خودش این، جدا از زمانی است که برای آوردن یک به یک دانشآموزان استثنایی به مدرسه، باید بگذراند.
به گفته این معلم که هم تجربه تدریس دانشآموزان عادی را دارد و هم دانشآموزان استثنایی، شاید بتوان تنها ۴۵ دقیقه از تدریس در مدرسه استثنایی را با شش تا هفت ساعت تدریس در یک مدرسه عادی مقایسه کرد و از این جهت، کار معلم استثنایی فرسودگی بالایی دارد و حالا علاوه بر آنچه گفته شد، باید چالشهای آموزش و پرورش عشایری را هم به آن اضافه کرد.
معراج جهانگیری گفت: کارشناس علوم تربیتی و کارشناس ارشد مدیریت آموزشی هستم؛ از سال ۹۵ به عنوان معلم رسمی وارد آموزش و پرورش عادی شدم و از سال ۹۹ وارد مناطق عشایری شدم و تدریس به دانشآموزان عادی و دانشآموزان استثنایی عشایری را به صورت دو شیفت شروع کردم. در حال حاضر هم در منطقه عشایری آرپناه تدریس میکنم.
وی ادامه داد: در این دو سال، هم تجربه تدریس در آموزش و پرورش عادی را داشتم و هم استثنایی؛ خیلی آشکار میشود تفاوت بین این دو نوع آموزش را دید. مهمترین تفاوت بین این دو، شرایط دانشآموز است. آموزش دانشآموزان استثنایی به خصوص دانشآموزان کمتوان ذهنی از همه سختتر و متفاوتتر است.
جهانگیری افزود: این بچهها امکانات متفاوت و خاص خود را نیاز دارند، روشهای متفاوت میخواهند و البته مهمترین ابزار کار معلم استثنایی، صبر و تحمل است. در حال حاضر هم معلم استثنایی هستم هم عشایری.
هر روز به چادر محل سکونت تک تک بچهها میروم
این معلم خوزستانی با اشاره به صعبالعبور بودن منطقه آرپناه گفت: هر روز حدود یک ساعت و نیم یک مسیر پرپیچ و خم و کوهستانی را از محل اسکان تا مدرسه طی میکنم که البته راه، هم خستگی دارد و هم بسیار خطرناک است. البته این جدای از فاصلهای است که هر روز برای رساندن دانشآموز به مدرسه طی میکنیم.
وی افزود: هر وقت قرار است برای دانشآموزان استثنایی عشایری تدریس کنم باید با خودروی شخصی، یکی یکی به چادر محل سکونتشان بروم تا آنها را به کلاس درس بیاورم.
جهانگیری گفت: البته مدرسه ما برای دانشآموزان عادی است اما در شیفت مخالف، کلاس درس استثنایی داریم.
کمبود امکانات، صعب العبور بودن، نبود معلم متخصص استثنایی...
وی با اشاره به سختی کار همزمانی معلم عشایری و استثنایی بودن عنوان کرد: اگر بخواهم چالش بچههای استثنایی را بگویم، یک موضوع است و اگر بخواهم درباره چالش دانشآموزان استثنایی عشایری صحبت کنم، موضوع دیگری است زیرا هر کدام شرایط خاص خود را دارند اما اگر بخواهم درباره دانشآموز استثنایی که در عشایر زندگی میکند صحبت کنم، میشود گفت ترکیبی از چالش دانشآموزان عادی عشایری و چالش دانشآموزان استثنایی است.
این معلم خوزستانی گفت: کمبود امکانات، کمبود وقت، صعبالعبور بودن مسیرها، فاصله زیاد بین محل زندگی دانشآموز و مدرسه، فاصله زیاد بین محل سکونت دانشآموزان از هم، نبود معلم متخصص برای دانشآموزان استثنایی عشایری، نداشتن سرویس حمل و نقل و کمبود امکانات دیگر، از چالشهای اصلی ما است.
وی ادامه داد: البته کمسواد بودن والدین هم از دیگر مسالههایی است که باعث میشود آموزش این دانشآموزان با چالش روبهرو شود. واقعیت این است که هر چند از طرف ادارات استثنایی و عشایری استان خوزستان کمک زیادی شده اما باز هم به توجه نیاز داریم.
یک بخش کوچک از سختی کار "معلم استثنایی"
این معلم خوزستانی گفت: من جزو معلمان آموزش و پرورش عادی هستم اما به صورت اضافه کار در حوزه استثنایی هم کار میکنم. حق هر معلم استثنایی این است که حقوق و مزایای بیشتری نسبت به بقیه معلمان داشته باشد. بسیاری از آنها ممکن است دچار مشکلات روحی شوند زیرا سختی کار بسیار است. سختی کار تدریس تنها ۴۵ دقیقه در مدارس استثنایی را شاید بتوان با هفت ساعت تدریس در مدارس عادی مقایسه کرد.
جهانگیری با بیان اینکه نمیتوانیم از امکاناتی که برای دانشآموزان عادی عشایری در تدریس استفاده میکنیم برای دانشآموزان استثنایی عشایری نیز استفاده کنیم، افزود: دانشآموزان استثنایی برای آموزش نیاز به پروژکتور و... دارند. سرانه مالی دانشآموزان هم از دیگر چالشها است که باید نسبت به دانشآموزان عادی بیشتر شود زیرا باید مطالب درسی، چهار یا پنج بار تکرار شوند.
وی افزود: وقتی برای دانشآموز عادی تدریس میکنم نتیجه کار را خیلی زود میبینم اما کار با بچههای کمتوان ذهنی این گونه نیست و در نتیجه معلم احساس میکند تلاش بیهودهای داشته زیرا بازخورد مثبت زیادی نمیبینیم.
نمیشود از مدرسه عادی برای بچههای استثنایی استفاده کرد
وی با اشاره به کمبود فضای فیزیکی گفت: نمیشود در یک مدرسه عادی در شیفت مخالف، کلاس استثنایی برگزار شود؛ گاهی در شیفت مخالف برای دانشآموزان عادی کلاس برگزار شود و بین این دو درگیری ایجاد میشود و البته دانشآموزان کمتوان، توانایی تفکیک بین خوب و بد را ندارند. این بچهها نیاز به مدرسه مجزا دارند البته نه چادر یا کانکس چون شرایط چادر در فصل سرد سال و کانکس در فصل گرما، طاقتفرسا است.
این معلم خوزستانی ادامه داد: البته این دانشآموزان سرویس مدرسه هم ندارند و ممکن است معلمی که بعد از من در اینجا مشغول به تدریس میشود هم خودروی شخصی نداشته باشد.
وی افزود: طاقت این دانشآموزان خیلی زود تمام میشود و در نتیجه نیاز به وسایل و امکانات سرگرمی و بازی داریم. بعضی اوقات ناچارم از روشهای سنتی برای سرگرمی بچهها استفاده کنم. هر معلمی که در شهر یا حتی مناطق روستایی تدریس میکند نمیتواند این شرایط را تجربه کند ما زمان کمی در طول روز برای خود داریم.
جهانگیری در پایان گفت: مهمترین مطالبه من این است که امکانات بهداشتی، مالی و زیرساختی برای دانشآموزان فراهم شود. تفاوت بین پرداختی و حقوق معلم استثنایی و عادی نیز باید بیشتر شود تا انگیزهای ایجاد شود. افزایش سابقه برای معلم در طول یک سال تحصیلی از دیگر موارد است؛ ظاهرا در ازای هر ۱۲ ماه حدود یک تا دو ماه به سابقه معلم استثنایی و عشایری اضافه میشود که در برابر زحمات معلمان استثنایی و عشایری ناچیز است. البته امیدوارم در طرح رتبهبندی هم امتیاز ویژهای برای این معلمان در نظر گرفته شود.
نظر دهید